سفر من به کیش اولین سفرم بود که توی سن 20 سالگی واسه تولدم رفتم و باید بگم یکی از سفرهای بی نظیری بود که تا الان توی زندگیم تجربه کردم. واقعا باید همه برن. واقعا الان میفهمم چرا میگن کیش نگین خلیج فارس هست چون واقعا بی نظیره! من حس خوبی رو توی کیش تجربه کردم و تولد بیست سالگیم به یک تولد به یاد ماندنی و خاص تبدیل شد. همین که رسیدم رفتم اسکله تفریحی. اسکله تفریحی پر از جوونهای پر نشاط بود که هر کدوم یه تفریحی میکردن. کلی دوچرخه سواری کردم و اولین جایی بود که کسی کاری نداشت دختری و یا پسری. راحت میتونستی دوچرخه سواری کنی و کیفش رو ببری. در اسکله تفریحی کافههای زیادی هست که من توی 5 روزی که کیش بودم هر روز وقتم رو در یه کافه سپری میکردم و حس خوبی رو میگرفتم.
اگر بخوام کیفیت غذاهای کافههای اسکله تفریحی رو بگم باید بگم نه بد هستن نه خوب. مثل تمامی غذاهای دیگه هستن که شما توی رستورانهای دیگه می خورین. ولی فضاش خیلی جوون پسند بود. همین که این کافهها نزدیک دریا بود خیلی جالب بود. میتونستی توی ساحل کلی راه بری و قدم بزنی و خوش بگذرونی بعد بیای بری کافه. در اکثر کافههاش قلیون میدن، اما بعضیهاشون هم نه. پس اگه قلیون واستون مهم هست باید از صاحب کافه بپرسین.
مهم نیست چه ساعتی توی کیش از هتل بری بیرون. خیلی امنه و هیچ کس کاری باهات نداره. این خیلی خوبه و چون بر خلاف تهران بود باعث شده بود که من خیلی هیجان زده بشم و اصلا ندونم که چطوری دارم شب و روز رو می گذرونم. به پیشنهاد پدرم رفتم غواصی توی کلوپ سی من. اولش می ترسیدم ولی باید بگم یکی از بی نظیرترین تجربه های زندگیم بود. کلوپش خیلی تمیز بود و کارکنانش خیلی مودب بودن و من خیلی بهم خوش گذشت. هم غواصی رفتم و هم جت اسکی و انقدر هیجان داشتم که دیگه نمی دونستم باید چی کار کنم. چون دنیای زیر آبش خیلی قشنگ بود. قبل از غواصی بهم آموزش دادن و من دیگه ترسی نداشتم و به راحتی رفتم و دنیای زیر آب رو دیدم و خیلی لذت بردم. بعدش عکس و فیلمش رو بهمون دادن که من همشون رو یادگاری نگه داشتم.
یه جای دیگه که رفتیم و خیلی قشنگ و خاص بود رستوران هشتگ بود. رستوران هشتگ یکی از بی نظیرترین رستورانهای کیشه. موزیک زنده داره هم عربی و هم پاپ. کسی که موزیک عربی میزنه خودش عرب هست و واقعا احساس میکنی در دبی هستی و دارای توی برج الخلیفه غذا میخوری. واسه همین من روی ابرا بودم و جشن تولدم هم اونجا برگزار شد و کلی بهم خوش گذشت. تمامی کارکنان خیلی اخلاق خوبی داشتن و اونجا یه دنیای دیگه بود. بعدش پیست کارتینگ هم رفتیم که خیلی خوب بود و در پایان بعد از پنج روز از بس بهم خوش گذشته بود با گریه برگشتم تهران چون دلم نمیخواست از کیش برم.